از خاطرات تلخ و شیرین دوران کودکی، از رنجها و زحمات نیاکانمان در باغات چای،از چیدن چای در کوهپایه های گیلان زمین تا تحویل آن به کارخانه، از مافیای صنعت چای، از خواص دارویی چای، از لذتها و سختی های برگ سبز چای، از قهر و آشتی های چای با مردم، از رنج مردم تا سود سوداگران، از تصمیمات نادرست دولتمردان و روی آوردن مردم به تخریب و تغییر کاربری باغات چای.
خلاصه همه چی در مورد چای ایران و جهان در بخشهای سلامتی،غذایی، اقتصادی، کشاورزی، تولید، فروش و...
زندگینامه این برگ خوش خرامان از زبان خودش از وقتی که به ایران آمد و در کوهپایه های جلگه حاصلخیز گیلان با نسیم بهاری ناز می کند تا وقتی که بر پشت خمیده پیرمرد و پیر زن گیلانی به سمت کارخانه حمل و تحویل داده می شود و سرانجام در فنجان کمرباریک لب طلا و نعلبکی رنگی بر سر سفره صبحانه مردم می آید تا با شیرینی قند پهلو نوشیدن آن دو چندان شده و خستگی را از تن به در کند.
به نظر شما دلیل بی مهری به چای ایرانی چیست؟ چه بلایی بر سر ذائقه چای ایرانیان آمده؟ چرا چای خارجی وارداتی را در بسته بندی رنگارنگ میخریم ولی چای داخلی را در کیسه های فله؟
تیمانه سعی دارد هر آنچه از همراهی چای در فرهنگ ایرانی وجود دارد در مجموعه وبلاگ های خود به تصویر کشیده و زنده نگهدارد. این مطلب در راستای همین رسالت نوشته شده است. امیدوارم برای شما هم مثل ما جذاب باشد.
در این مطلب نگاهی آماری داریم به تولید و مصرف چای در ایران و جهان و سهم چای تولیدی ایرانی در تامین چای مصرفی داخلی و سهم کشاورزان و باغداران در پیشبرد و رونق این صنعت .
قوری های چدنی غیر از زیبایی به علت حفظ حرارت برای تهیه یک چای مناسب مطلوب مطبوع پیشنهاد میشود.در اینجا دانستنیهای کلی را در مورد این وسیله دم آوری جذاب میخوانیم.
در این مقاله خلاصه وار به عواملی که در کیفیت برگ چای تولید شده تا مرحله رسیدن به دست مشتری نقش دارد میپردازیم. اگر تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید احتمالا شما هم یک فرد علاقه مند به این نوشیدنی هستید و به سلامتی خود اهمیت داده و اهل مطالعه و افزایش دانش خود هستید.
در این مطلب سعی داریم شمارا با انواع ابزار مخصوص تهیه آب جوش برای تهیه چای آشنا کنیم و معایب و مزایای هرکدام و دلیل انتخاب آنهارا بررسی کنیم. اگر دوست دارید جزئیات بیشتری از این ابزار بدانید با ما همراه شوید.
بالاخره نوبت من شد..اینک فرصتی دست داد تا در زندگی ام بتوانم حرفهای ناگفته و نا نوشته دلم را بنویسم. نه برای افرادی خاص. بلکه برای همه. در هر سنی و با هر سلیقه ای. دراین نیم قرن زندگی که اکنون در آستانه بازنشستگی می باشم نتوانستم به معنای واقعی، خودم باشم. پیچ و خمها و مشکلات و هزینه های زندگی و تشکیل خانواده و مسئولیتهای بعدی، اجاره خانه و چند شیفت کاری در شبانه روز باعث شده بود هیچگاه نتوانم به نوشتن که عاشقش هستم بپردازم و به نحوی دچار روز مره گی شده بودم. بعد از اخذ دیپلم در سن 18 سالگی بیشترین مدتی که در گیلان اقامت داشته ام یک هفته تا 10 روز بود و این امر شوق و اشتیاق مرا به زادگاه و خاطرات دوران کودکی بیشتر و بیشتر می کرد.
اینک تا حدی این فرصت محقق شده و چقدر جالب و شیرین که میخواهم ابتدا در مورد چیزی مطلب بنویسم که از وقتی چشم گشودم در کنار آن بزرگ شدم. از زمان کودکی بر پشت مادرم که مرا با چادرشب رنگی زیبا کول کرده بود تا خوابیدن در هلونه ای که در آرامش مطلق فقط صدای پرندگان یا آب روان چشمه توام با صدای چیدن برگ سبز چای با دستان مادرم را می شنیدم و به آسمان آبی و جنگل سبز می نگریستم.
بله می خواهم در مورد گیاه جادویی چای با شما عزیزانم گپ بزنم. خرسند خواهم بود در این مسیر سبز و رویایی با من همراه باشید.
در پایان اگر شما هم حرفهایی برای گفتن دارید اینجا فرصتی برای همراهی با شما خواهد بود.